'جایی مانند خانه': اویغوری بچه ها پیدا کردن یک پناهگاه در مدرسه شبانه روزی در ترکیه
ده سال Nurzat صعود از بستر تختخواب سفری tiptoes در سراسر اتاق که او سهام با سه پسر دیگر و باز می شود قفل خود را.
آن را نگه می دارد خود را باارزش ترین اختیار: یک قاب عکس پدرش.
پدر او یک سبیل کلفت و می پوشد به رنگ خاکستری تی شرت یقه دار و ضخیم ، Nurzat یک wispy پسر بچه با چشم های قهوه ای و یک سکوت, صدای, می گوید او تقریبا می تواند او را بشنوند خنده.
"I miss you so much," او می گوید این عکس. "هنگامی که شما در حال آمدن است؟"
Nurzat نشده صحبت کردیم و به خانواده خود در سه سال همیشه از پلیس چین بازداشت پدرش در غرب چین سین کیانگ منطقه است.
به عنوان Uighurs عمدتا مسلمان قومی Nurzat خانواده مواجه سوء استفاده حبس و تبعیض در چین برای سال. بیش از 1 میلیون Uighurs مجبور شده اند به اصطلاح اردوگاه های بازآموزی پس از 2017. گروه های حقوق بشر می گویند که آنها در حال هدفمند برای دین خود را. در این اردوگاه Uighurs تحت فشار هستند به نفی اسلام و تعهد و وفاداری به حزب کمونیست چین.
در شش سال گذشته هزاران نفر را به دنبال پناه و مستقر در ترکیه با توجه به اویغوری رهبران وجود دارد. در میان آنها صدها نفر از کودکان — برآورد متفاوت بین 350 و 700 — که پدر و مادر ناپدید شده اند در چین است.
بسیاری از کودکان وارد ترکیه با حداقل یکی از والدین اما به پایان رسید تا خود به خود. پدر و مادر دستگیر شده بودند پس از بازگشت به چین به سعی کنید به بقیه خانواده و یا به جلو کسب و کار. یک تعداد انگشت شماری از کودکان مانند Nurzat ارسال شد از چین با خانواده و آشنایان.
بدون پدر و مادر خود را, بسیاری از کودکان به پایان رسید تا زندگی با دیگر اویغوری خانواده و یا اقوام دور که تلاش برای حمایت از آنها. برخی از کودکان از جمله Nurzat بودند نقل مکان کرد و در اواخر سال 2017 توسط اویغوری رهبران جامعه در ترکیه به شن و ماسه های رنگی در مدرسه شبانه روزی به نام Oku Uygur (دفعات بازدید: اویغوری) در هوای آفتابی شهر ساحلی از Selimpasa غرب از استانبول.
Nurzat شنیده رشد یو پی اس مراجعه به مدرسه خود را به عنوان یک یتیم خانه.
"من یک یتیم" او می گوید.
تنهایی سفر
توسط ساعت 8 صبح به خوابگاه وزوز. پسران در سنین 9 تا 16 و مسائل کوله پشتی خود را با کتاب ها و سر به یک روز کامل از کلاس اول در نزدیکی ترکیه مدرسه و سپس در مدرسه شبانه روزی, در پایان در شام.
بیش از 30 پسران زندگی در خوابگاه, چهار به یک, اتاق های دو تخت تختخواب سفری یک میز مطالعه و قفسه های پوشیده شده با اویغوری-کتاب های زبان, ترکی فرهنگ لغت و قرآن است. جداگانه خوابگاه برای دختران خواهد بود به پایان رسید و بعد از این سال.
"پسران معمولا نمی شنیدن اخبار خوب در مورد از دست رفته خود را پدر و مادر, به طوری که آنها مقابله با جدا کردن خود و تعطیل می گوید:" محمد Izzatullah, 29, اویغوری یک دین مدرس زندگی می کند که در مدرسه و در خدمت غیررسمی به عنوان یک نگهبان برای دانش آموزان است. "من سعی می کنم به نگه داشتن آنها را مشغول. بهتر است برای سلامت روان خود را."
برخی از پسران تماس Izzatullah "برادر بزرگ" و یا "عمو." آنها در آغوش او و گاهی اوقات گریه به پیراهن خود را. او می گوید: آنها می دانند که مقامات چینی گرفته اند به دور از پدر و مادر خود را و به همین دلیل پدر و مادر خود را نمی توانید با آنها صحبت کنید. اما آنها هنوز هم می خواهید به دانستن: ما هرگز آنها را دوباره ببینید?
"من نمی دانم که چگونه به پاسخ به این که" او می گوید. "بنابراین من آنها را در خانواده خود من از دست رفته است و که من را دیده اند آنها را در پنج سال."
Izzatullah صرف وقت اضافی با Nurzat که دیده نشده پدر و مادر خود را از او چپ چین در سال 2014 زمانی که او 5. برای نجات فرزند خود از سرکوب گسترده Uighurs در سین کیانگ پدر و مادر خود را فرستاده او را به مصر با خانواده و دوستان است. مادر و پدر خود را نگاه غم انگیز به عنوان آنها گفت: goodbye Nurzat به یاد می آورد و به او گفت هان چینی دوست نداشت Uighurs. آنها وعده داده شده آنها را به پیوستن او به زودی و خود را خواهر و برادر جوان تر.
"من به یاد داشته باشید مادر من به من گفتن به مطالعه سخت," او می گوید. "من درک نمی کنند که در آن من بود."
Nurzat ماند با بستگان که زد اویغوری یک رستوران در مرکز شهر قاهره. در ابتدا او می گوید: او آنقدر تنهایی که معده اش درد نکنه هر روز. او را به نام پدر و مادر خود را در WeChat چینی برنامه های رسانه های اجتماعی آنها گفتن او می خواست به خانه آمده است. پس از چند ماه هر چند او آموخته عربی به خوبی به اندازه کافی به دوستان در مدرسه. این stomachaches رفت. او شروع به استراحت.
"یک زن و شوهر از دیگر اویغوری بچه ها حتی به من و ما را از دوستان شد," او می گوید.
همه چیز تغییر یک شب سرد زمانی که او تا اواخر تماشای تام و جری کارتون در لباس خواب خود را.
"بستگان من به خانه زد و گفت: ما تا به حال به بسته لباس ما حق دور" Nurzat می گوید. "آنها گفت: پلیس آمده بود به من عمو رستوران و دستگیر Uighurs کار و غذا خوردن وجود دارد. عموی من و دو نفر دیگر موفق به فرار از طریق درب عقب."
در آن Nurzat 7 بود. برای چند هفته او و بزرگسالان مخفی کردن با مصر ، چند هفته بعد او با هواپیما به ترکیه با یک فرد بزرگسال نسبی او خواستار "خواهر بزرگ."
"عموی من به من گفت که همه Uighurs به ترکیه برود و ما امن خواهد بود وجود دارد," او می گوید.
آنها وارد استانبول در اوایل سال 2017, اقامت در یقه آبی استانبول محله زیتینبورنو. ردیف دود رنگی بتن بلوک آپارتمان فراگیر روشن تولید و بازارهای ترکیدن با پرتقال و انار. آشغال جمع فشار چرخ در جاده های باریک, فریاد برای قطعات یدکی گذشته پدربزرگ در پلاستیک مدفوع sipping قهوه و غیبت.
محله شده است یک آهنربا را برای اقلیت های قومی و مهاجران است. ارامنه و یونانی ها و بلغارها در اینجا زندگی می کردند در 1950s. امروز آن را قزاق ها ازبک و Uighurs.
Nurzat به یاد می آورد چگونه به او شوکه شده بود برای دیدن بسیاری از Uighurs. آن را تقریبا به عنوان اگر او بودند در زادگاه خود از هوتن عبور از نانوایی ها و فروش های مورد علاقه خود را ترد flatbread و رستوران ها در خدمت گوشتی pilafs و بره خورش او را دوست دارد بسیار. او را به نام پدر و مادر خود را به آنها بگویید که آنها ممکن است مانند آن را در اینجا.
یک شب بعد از شام او شنید grownups زمزمه در مورد پدرش. پلیس چینی تا به حال او را دستگیر کردند.
"من به اتاق من رفت و شروع به گریه," او می گوید. "من گریه کنم تا خوابش برد."
او را به نام مادر خود را در WeChat. او گفت که این خانواده در تلاش بود که پدرش از زندان. سپس او متوقف شد در پاسخ به پیام خود را. وجود دارد تنها سکوت است. او ناپدید شد و همراه با سه خواهر و برادر.
Nurzat را stomachaches بازگشت. خود به تنهایی تبدیل به سردرگمی است.
"من در نامه ای به مادرم" Nurzat می گوید. "اما من نمی دانم که در آن به ارسال آن, بنابراین من آن را انداخت دور."
"در جایی مانند خانه"
این Oku Uygur مدرسه شبانه روزی رشد خارج از اویغوری-کلاس های زبان که موسس آن Habibulla Kuseni, 45 قبلا فرار از آپارتمان خود را در Selimpasa. Kuseni یک اویغوری استفاده می شود که برای اجرای یک تدریس خصوصی در مرکز سین کیانگ سرمایه از اورومچی شروع به احساس ناامنی در چین, طولانی نیست پس از درگیری در سال 2009 بین Uighurs و چینی هان چپ نمرات کشته و صدها نفر مجروح شدند. مقامات چینی سرزنش شورش در Uighurs و شروع به دستگیری آنها.
"من احساس می مقامات چینی تا به حال برنامه های شیطانی برای ما مانند آنها می خواهند برای از بین بردن کل جامعه ما," او می گوید. "من تصمیم به حرکت به محل که در آن من می تواند کار را برای منافع مردم."
Kuseni و خانواده اش وارد ترکیه در سال 2012. حل و فصل آنها در Selimpasa و شد شهروندان ترکیه. به عنوان بیشتر اویغوری خانواده وارد ترکیه, او شروع به آموزش زبان اویغوری — که شبیه ترکی و تاریخ به کودکان است. پانزده کودکان و نوجوانان تبدیل به 30 و سپس 60 ، اویغوری دوستان شروع یک کمپین جمع آوری کمک مالی برای ساخت یک مدرسه مستقل برای آماده سازی اویغوری دانشجویان برای دانشگاه. شهریه قرار بود حدود 150 $در هر ماه.
"ما توافق را استثنا برای دانش آموزانی که نمی توانیم شهریه" او می گوید: "از آنجا که نقطه تمام از این مدرسه بود به مطمئن شوید که اویغوری کودکان هرگز فراموش نکنید که زبان و فرهنگ خود را."
در سال 2017, او متوجه افزایش تعداد اویغوری کودکان مانند Nurzat رشته در ترکیه بدون پدر و مادر.
"من حفظ نشست دانش آموزان گفت که آنها نمی باید به اندازه کافی به غذا خوردن," او می گوید. "آنها خواب در طبقه به جای یک رختخواب است."
Kuseni تصمیم به خلاص شدن از شر کمک درسی مورد نیاز و با استفاده از جدید مدرسه به خانه محروم ترین اویغوری کودکان است. مدرسه افتتاح شد و در اواخر سال 2017 با اجازه از دولت ترکیه و تامین مالی توسط کمک های مالی از اویغوری مهاجر در خاورمیانه و اروپا است.
Kuseni می گوید او و خود مدیران انتخاب 30-به علاوه دانش آموزان شبانه روزی توسط مصاحبه خود نگهبان و چک کردن سابقه خانوادگی آنها برای پیدا کردن که در آن پدر و مادر کودکان هستند. او استخدام 15 معلمان با تبلیغات از طریق محلی اویغوری-زبان رسانه ها و کلمه از دهان استخدام افراد با تحصیلات دانشگاهی و تجربه کلاس درس. معلمان که همه اویغوری هستند پرداخت بین $334 و 500 دلار در هر ماه است.
در این مدرسه قرار است برای کمک به دانش آموزان خود را حفظ اویغوری فرهنگ و سنت زنده است. Kuseni نیز نمی خجالتی و دور از آنها گفتن که چین مقصر است برای جدا کردن آنها از خانواده و جابجایی آنها است.
"ما می خواهیم آنها را به می دانم که آنها متعلق به یک خانواده است که بسیار بزرگتر از یکی از آنها را از دست داد," او می گوید.
کلاس ها به روی همه باز اویغوری کودکان است. حدود 170 شرکت در دوره های اویغوری زبان و تاریخ و علوم قرآنی و همچنین به عنوان هنر, علم, کامپیوتر و زبان انگلیسی.
"ما می خواهیم آنها را به می دانم که وجود دارد این است که کل جامعه در پشت آنها می گوید:" Kalbigul قد بلند شدید معلم انگلیسی در اوایل 30s که کاهش یافته است را به نام خانوادگی او را چرا که او ترس برای خانواده اش در چین است.
او متوسط کلاس زبان انگلیسی بسته بندی شده با نوجوانان است.
"این خانه بالای شهر" خواندن آنها با صدای بلند از یک English workbook قبل از ترجمه به اویغوری. "این است که در یک سبز و محله آرام."
او اسکن اتاق. صحبت کردن در مورد خانه و خانواده و گاهی اوقات باعث می شود دانش آموزان چوک ، پس از کلاس, او تلاش می کند تا به راحتی آنها را.
"من فقط می گویند که اگر شما از دست مادر خود را شما می توانید آمده به خانه من و من می توانم طبخ برای شما هر ظرف شما می خواهید," او می گوید.
او نمی تواند خودش را به صحبت کردن با کودکان به طور مستقیم در مورد جدایی خانواده. او نمی خواهند دانش آموزان را برای دیدن او گریه. او پدر و مادر خود گم شده در چین.
"ما نمی هر گونه تماس با آنها را," او می گوید. "دو سه سال حتی ما نمی توانیم تماس بگیرید. ما نمی دانیم که اگر آنها خوب هستند و یا آنچه به آنها اتفاق افتاده است."
پایین سالن یک اتاق 9 - و 10-ساله تلاوت الفبای اویغوری آهنگ. معلم خود گلگون-خرما مادر بزرگ به نام Arzigul دارد با آنها. او همچنین کاهش را به نام خانوادگی او را به خاطر او خانواده در چین است.
"زبان ما زبان هم باعث می شود کودکان احساس می کنند در جایی مانند خانه," او می گوید. "این همچنین باعث می شود آنها را از دست ندهید همه چیز را از دست داده اند. ... برخی از کودکان از من بپرسید " آیا ما باید برای خداحافظی به پدر و مادر ما و میهن ما برای همیشه لطفا برای؟' "
او تلاش می کند برای تشویق آنها را با جوک ها و چهره های خنده دار. او به آنها پول و آب نبات برای تعطیلات عید درست مثل پدربزرگ و مادربزرگ خود را به انجام این کار به خانه برگشت.
"آنها می دانند که آن را همان" او می گوید. چشمان او پر از اشک.
"آنها واقعا فقط این مدرسه و خدا"
زمانی که مدرسه جشن عید سال گذشته Arzigul دیدم سه پسر کمی جمع به گوشه ای امتناع از غذا.
"آنها نمی خواهید به خوردن هر چیزی تنها یک زن و شوهر از گزش موز," او می گوید. "نگهداری آنها گفت: خانواده خود را به خانه پخت و پز برای آنها. من آنها را به ارمغان آورد برخی از میوه داد و آنها را به برخی از پول جیب. اما من گریه کردم چون به نظر می رسد مانند آنها واقعا فقط این مدرسه و خدا."
یکی از کسانی که در پسران بود Nurzat. دو نفر دیگر شد نزدیک ترین دوستان Abdulla و محمد که برادر هستند.
بعد از کلاس با بچه بازی وانت فوتبال و بسکتبال در مدرسه است. یک دختر جوان با پوشیدن یک روسری توتو و براق کفش سفید اجرا می شود در اطراف آنها. او یکی از آنهایی که خوش شانس که در ترکیه زندگی می کند با خانواده اش و او می گوید پدر و مادر او گفته اند او را به تبدیل شدن به دوستان با بچه ها که نمی, به طوری که آنها نمی خواهد احساس تنهایی.
هنگامی که پدر و مادر او وارد خانه او را پسر تماشای سکوت به عنوان خانواده پیاده روی دور دست در دست.
Abdulla, 11, جدی است و چوب نازک با ضخامت سیاه و سفید پامادور. محمد, 10 است freckled و چاق-خرما. آنها بزرگ شد در کرلا دوم-بزرگترین شهر در سین کیانگ و آمد به ترکیه با چهار سال پیش. خود را پدر آنها را ترک در استانبول خانه یک زن از کرلا و پرواز برگشت به چین به بقیه خانواده.
"برادر من و من به او صحبت کرد و بسیاری در WeChat," Abdulla می گوید. "اما پس از آن او را متوقف پاسخ ما تماس."
مادر خود را به آنها گفت که پدر خود را نه تا به حال آنها را فراموش کرده. پلیس چینی گرفته بود او را دور.
"سپس مادر گفت: او نمی توانست با ما صحبت کنه یا به این دلیل که پلیس آمده بود برای او بیش از حد" Abdulla می گوید.
بودن در یک کشور خارجی بدون پدر و مادر او می گوید احساس می کند مانند در حال خرد. گاهی اوقات Abdulla احساس به عنوان اگر او نمی تواند نفس بکشد. هنگامی که از او می پرسد معلمان خود را اگر آنها می تواند کمک به او را پیدا کردن پدر و مادر خود را, آنها همیشه تغییر موضوع.
"آنها به نظر می رسد واقعا شلوغ" Abdulla می گوید. "من نمی خواهم به زحمت آنها را."
بنابراین او به برادر خود و Nurzat. سه تا پسر هم نشستن در کافه تریا خوردن کاسه تند اسپاگتی. سپس همانطور که خورشید پایین می رود و آنها اویختن در Nurzat اتاق.
در یک ترکیب اویغوری و آنها مبادله داستان در مورد خود را از دست کودکی — مخفیانه خوردن YumYum رشته فرنگی از طریق مسنجر با دوستان که نام آنها دیگر نمی تواند به یاد داشته باشید بازی با خواهر و برادر در حال حاضر از دست رفته در حال اجرا به دور از گوسفند در پدربزرگ و مادربزرگ خود در مزارع.
"من به یاد داشته باشید پدر بزرگ من رفتن به کشتار گوسفند بنابراین ما می تواند غذا خوردن آنها می گوید:" محمد, cringing.
"من نمی خواهم همه که خون می گوید:" Nurzat ساخت همان صورت باریکش.
اما او می افزاید: "این زمانی است که ما همه با هم کل خانواده است."
محمد به نظر می رسد غمگین. او می گوید او می خواهد به رشد سریع بنابراین او می تواند یاد بگیرند که برای هک کردن رایانه ها و پیدا کردن جایی که مقامات چینی در حال نگه داشتن پدر و مادر خود را.
Nurzat حتی بیشتر توانمند برنامه.
"وقتی که من دریافت می کنم و قصد دارم آنقدر قوی است که من قصد دارم به ضرب و شتم تمام چینی پلیس و امداد و نجات پدر و مادر من," او می گوید: صدای او در حال افزایش است. "و سپس من قصد دارم به خودم کمی دوباره به طوری که من می تواند رشد کند تا با آنها."
او در آغوش قاب عکس پدرش. Nurzat است که عکس بیش از حد — 4 سال در اندازه های آفتابی و روشن-پیراهن زرد خندان به عنوان او خم به پدر خود نرم حلقه.
Nurzat معمولا خود را نگه می دارد بسیاری اختیار داشتن باارزش در قفل خود را. اما امشب او احساس می کند یکی دیگر از رفتار آینده است. او tucks عکس زیر بالش خود را.
Samarjan سعیدی کمک گزارش از سلیمپشا ترکیه.
tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.detny.im