'ما نمی دانیم که در آن برای مخفی کردن': روز به روز در تلاش برای غیر نظامیان در ادلب

بزرگنمایی این تصویر "این بسیار غم انگیز ترین چیزی که پسرم به من می گوید: 'Mum, من نمی خواهم به مرگ"

توسط MINERALNEWS در 26 اسفند 1398
بزرگنمایی این تصویر

"این بسیار غم انگیز ترین چیزی که پسرم به من می گوید: 'Mum, من نمی خواهم به مرگ" می گوید: "Etab Hadithi. ابراهیم S. علی برای NPR پنهان کردن عنوان

تعویض عنوان
ابراهیم S. علی برای NPR

Etab Hadithi به خانه می آید از کار صعود از این مرحله در یک unlit پله ها به او پنجم-طبقه آپارتمان در شمال غربی سوریه شهر ادلب و اشاره به این درگاه از کشورهای همسایه آواره از سایر نقاط کشور است.

"اینها از دیرالزور در اینجا از حلب کسانی که از دمشق," او می گوید: توقف برای گرفتن نفس خود را.

این مناجات از نام محل آثار مسیر از یک جنگ که وارد آن 10 سال در روز یکشنبه. این درگیری تا 6 میلیون آواره سوری در داخل در حالی که تقریبا برابر با تعداد در کشور فرار کرده اند. بسیاری از آواره flocked به این شهرستان باقی می ماند که آخرین شهری holdout برای نیروهای شورشی مخالف بشار اسد خبر داد. در طول دوره جنگ جمعیت استان ادلب دو برابر شده و به حدود 3 میلیون نفر است.

حتی در Hadithi طبقه متوسط در محله برق در دسترس است تنها دو ساعت در روز و آسانسور در ساختمان کار نمی کند. ولی در یک درگیری که در آن بیش از 100 ، 000 شهروندان شده اند قربانیان اصلی حملات رژیم سوریه و روسیه متحدان است که در میان دست کم از نگرانی های خود را.

"ما همه درد و رنج از فقدان آب و برق — از یک زندگی خطرناک" می گوید: Hadithi یک 41 ساله طلاق مادر دو پسر و یک بومی یمن است.

شدید سوریه و حملات هوایی و جنگ در زمین led تقریبا یک میلیون غیر نظامی به فرار به سوی مرز ترکیه در اوایل سال جاری باعث ترکیه برای حمله به سوریه نیروهای. آتش بس مورد توافق در این ماه بین ترکیه و روسیه تا کنون برگزاری شده اما چند آواره سوری از اعتماد آن را به اندازه کافی برای بازگشت به خانه — در صورتی که خانه های سمت چپ برای بازگشت به.

باقی مانده از یک ساختمان در کنار Etab Hadithi را وارد در یک حمله موشکی دو سال پیش. حمله سمت چپ 35 نفر مرده. ابراهیم S. علی برای NPR پنهان کردن عنوان

تعویض عنوان
ابراهیم S. علی برای NPR

سوریه اقتصاد سقوط کرده است به دلیل جنگ و تحریم و حتی برای کسانی که با شغل پرداخت برای برق از ژنراتور خارج از دسترس است.

در اتاق نشیمن کوچک قرمز و قهوه ای مبل تحت فشار قرار دادند تا در مقابل یک دیوار با رنگ پوست طول می کشد تا نیمی از اتاق. قالب رشد می کند بر روی سقف. او تلاش کرده است به اتاق نشیمن دنج, هر چند — دار زدن یک چشم انداز نقاشی روی یک دیوار و propping تا یک گیتار با هیچ رشته به عنوان دکوراسیون در گوشه ای.

خارج از بالکن کوچک وجود دارد یک سوراخ خمیازه در زمین بلافاصله درب بعدی. شده است وجود دارد از این ساختمان پهن بود توسط یک بمب گذاری دو سال پیش. سی و پنج نفر کشته شدند.

یک سال پیش یکی دیگر از حمله به کشته شدن 14 ساله دختر که بدن فرود ورودی خارج از Hadithi ساختمان است. به عنوان Hadithi زد در تاریکی فرار از موشک است که او و دیگران سهوا پا بر روی بدن دختر. حافظه او را ثابت.

Hadithi و فرزندان او نگرانی آنها می تواند آینده.

بزرگنمایی این تصویر

کودکان بازی ماربلز در ادلب خیابان. آنها در مدرسه به مدرسه اصابت کرده بود در یک حمله هوایی در این ماه. بسیاری از آنها را از دست داده اند و دو سال از مدرسه به دلیل کلاس ها به حالت تعلیق در زمانی که حملات. ابراهیم S. علی برای NPR پنهان کردن عنوان

تعویض عنوان
ابراهیم S. علی برای NPR

"این بسیار غم انگیز ترین چیزی که پسرم به من می گوید: 'Mum, من نمی خواهم به مرگ,'," او می گوید. "آن چیزی که آسان نیست. آن چیزی که آسان نیست برای یک مادر."

"هر بار که ما می شنویم یک موشک ما نمی دانیم که در آن برای مخفی کردن" می گوید: او پسر است که 16 و نمی خواهند به نام او چون او از ترس رژیم سوریه نیروهای. "ما اجرا به اتاق ما و خودمان را متقاعد می کند که ما می تواند امن, اما ما می دانیم که این یک دروغ است. موشک نیست و نابود کردن یک اتاق. آن را از بین می برد همه چیز است."

نوجوان نشسته روی مبل در لباس آبی سرعت باد در خانه به دلیل ادلب مدارس در حال تعطیل به دلیل حملات هوایی. پرسید که چه او می خواهد به زندگی خود او می گوید: "اگر ما موفق به زنده ماندن انشالله من می خواهم به یک دکتر است."

برق وجود دارد برای مطالعه در شب. مدارس تعطیل اغلب در طول بمباران مبارزات. هنگامی که آنها به او می گوید به عنوان به زودی به عنوان خورشید می آید تا صبح او و برادرش اجرای بالکن به انجام مشق شب خود را قبل از کلاس.

سابق مدیر مدرسه Hadithi در حال حاضر با این نسخهها کار در ترکیه کمک های سازمان به نام نارنجی, آموزش زنان چگونه برای پیدا کردن بودجه برای پروژه های کسب و کار و انجام آنها. پسران خود تقسیم وقت خود را بین او و پدر خود را به خانه.

روی دیوار اتاق نشیمن او ضبط یک نقاشی توسط پسر خردسال او که 10 — چهره غمگین او به خود جلب کرد زمانی که او رفت و در یک سفر کاری اخیر به ترکیه و خوشحال زمانی که او بازگشت.

در حالی که او در ترکیه Hadithi می گوید زمانی که او شنیده ام یک درب اسلم او فکر آن را یک موشک. او در بر داشت او نمی تواند به یاد داشته باشید چیزهای طبیعی مانند آسانسور محل کار و یا چگونه به تلنگر سوئیچ به نوبه خود بر روی یک کتری برقی.

"تصور کنید — من دو درجه در زبان و ادبیات انگلیسی," او می گوید. "من نمی توانستم با استفاده از آسانسور — من را فراموش کرده چگونه به فشار یک دکمه. بهترین کاری که من کردم این بود که یک دوش. این درد و رنج هر فرد در یمن است."

در خانه آب می آید تنها یک روز در هفته و پس از آن تنها برای چهار ساعت. به استحمام Hadithi گرم آب توسط سوزاندن زغال چوب در بخاری. به دلیل مکرر حملات راکتی ساختمان سیستم الکتریکی اغلب پایین است. آنها را به سادگی یاد گرفته و بدون آن زندگی می کنند.

Hadithi خواهر و یک برادر زندگی در سوئد و آلمان است. زیرا او به هیچ بستگان در سوریه, او می گوید: رمان های او هستند دوستان — رمان عاشقانه و مانند Wuthering Heights. او را به عنوان خوانده شده مورد علاقه خود را ده ها بار در هر دو زبان عربی و انگلیسی.

وقتی که شب می آید او قفل کردن آپارتمان. پس از برق خاموش می رود در 8 p. m. و همه چیز را در تاریکی فرو برد او به رختخواب می رود.

او می گوید: او خسته است از خواب.

"من نفرت, شب," او می گوید. "بدون برق هیچ برای تلفن های موبایل بدون مردم. آن است که یک زندگی است."

نشسته بر روی مبل خود را با پوشیدن یک کت زمستانی با جعلی خز رنگ و گلدار شال پوشش موهای خود را, او هنوز هم یک اصل درجه از اقتدار. اما فقط در زیر او مطمئن سطح ترور است.

"من ترس از غریبه ها غریبه ها اول از همه" او می گوید. "شاید آنها را غارت و کشتن من. من می ترسم از راکت."

Hadithi امتیاز به ارزان, باطری رقص نور بر روی دیوار. آن را دوباره شکسته — و آن این جزئیات, در بالای هر چیز دیگری را کاهش می دهد که او را به اشک به عنوان او در مورد زندگی خود را.

"شما ببینید, من تعمیر آن چهار بار در" او می گوید: شروع به گریه. "این زندگی نیست."

Hadithi می گوید او از دست او در دولت سوریه سیستم مدرسه شش سال پیش به دلیل عقاید سیاسی, اگر چه او آنها را نگه داشته برای خودش. پیدا کردن کار پس از آن آسان نبود.

"این یک چالش بزرگ" او می گوید. "من نگاه کرد و نگاه کرد و نگاه کرد به صورت یک شغل و در نهایت من موفق بوده است."

یکی از برادران او بیحال شدن در یک رژیم سوریه ، او می گوید: یکی از برادرزاده دستگیر شد در سن 14 سالگی و صرف هفت سال گذشته در زندان است.

در ادلب محافظه کار جامعه که در آن زنان را تشویق به ماندن در خانه Hadithi نادر مستقل حرفه ای, زن, یک, که با این نسخهها کار و درایوهای یک ماشین. در خوش بینانه لحظات او را دوست دارد به فکر می کنم او فراهم می کند به عنوان مثال برای دیگر زنان سوری.

"زمانی که من می خواستم به درایو ماشین من همه به من نگاه کرد" او می گوید. "اما من نمی مراقبت در مورد همه است. پس از من این را به زن دیگری آن را انجام داد. و سپس زن دیگری. و من اهمیتی نمی دهند در مورد هر کسی. من باید قوی است. من باید قوی است."



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب